سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]

13 اشتباه مهلک مدیران نام کتابی است که بوسیله دابلیو استیون بران نوشته شده و بوسیله خانم لعیا موسایی به فارسی ترجمه و توسط انتشارات نسل نواندیش در جند سال گذشته چاپ شده است.

این کتاب برای بهبود مهارتهای رهبری و مدیریتی برای پیشگیری از اشتباه های رایج مدیران در ارتباط با کارکنان خود بحث شده است. در این کتاب سیزده اشتباه مهلک شناسایی شده شده است و برای استفاده مدیران امروز و آینده توصیه می گردد.

در ادامه بخشی از 10 مورد از سیزده اشتباه مهلک تلخیص شده است.

  • عدم مسئولیت پذیری

عده ای از پذیرش مسئولیت اعمالشان در زندگی سرباز می زنند و پشت بهانه های مختلف خود را مخفی می کنند زیرا مسئولیت اعمال خود را نمی پذیرند. یک مدیر کار آمد، برای رسیدن به نتیجه، باید مسئولیت پذیر باشد.

  • عدم موفقیت کارکنان دراداره امور در نبود شما

شرکتی که تحت نظارت شماست باید هنگام غیبت شما جهت حضور در یک همایش، سفرکاری، تعطیلات یا یک بیماری کوتاه بتواند با موفقیت به کار خود ادامه دهد علاوه بر آن غیبت دائمی شما به خاطر انتقال به افراد دیگر یا بازنشستگی نباید شرکت را فلج کند.

  • کنترل نتایج به جای تاثیرگذاری بر افکار کارکنان

فعالیت افراد، تنها عامل اصلی موفقیت نیست. زیرا شروع فعالیت به فکر و احساس افراد باز می گردد. بنابراین با تاثیر بر افکار و احساسات کارمندان خود می توان نتایج بدست آمده را بهبود داد.

  • مدیریت یکسان بر افراد

یک مدیر موفق تفاوت های کارکنانش را می شناسد و با آگاهی از نقاط ضعف و قوت آنها به صورت نفر به نفر بر آن ها ریاست می کند. یعنی نباید کارکنان یکسان مدیریت کرد.

  • فراموش کردن اهمیت سود

هیچ شرکت یا مؤسسه ای نمی تواند بدون بردن سود مازاد بر هزینه به فعالیت خود ادامه دهد بنابراین یک مدیر باید روش هایی را که از طریق آن ها می تواند با همکاری کارمندان خود به  سودآوری برسد به سود دهی دست یابد.

  • ناتوانی در ایجاد استانداردها

بسیاری از مدیران به ایجاد استانداردها علاقه ای ندارند. در حالیکه اگر استانداردها به درستی اجرا شوند، راحتی و اطمینان در نتیجه ی اجرای درست استانداردها بدست می آید. همچنین با تدوین استانداردها عملکرد افراد را می توان از دیدگاه کمیت، کیفیت و حق و هزینه اندازه گیری کرد.

  • عدم موفقیت در آموزش به کار کنان

مدیران شرکت ها ابتدا باید اعمال و سطح اطلاعات کاری کارمندان خود را در سطح اولیه مشخص کرده و برای سوق دادن اطلاعات کارمندان خود بطرف استانداردها آموزشهای لازم را در زمینه های فعالیت آنان فراهم کنند.

  • نادیده گرفتن بی کفایتی کارمندان

اگر ما به دنبال راه آسان باشیم، راحت می توان از انجام شدن نامناسب یک کار، چشم پوشی کرد. بعنوان یک مدیر به چند دلیل به این دام می افتیم.  1.چون فکر می کنیم باید محبوب باشیم. 2.شاید  امیدواریم با چشم پوشی به خودی خود مشکل حل می شود. 3. شاید توان یا تمایل برخورد با دیگران را نداریم.

  • قدردانی فقط از کارمندان برجسته

تمام موفقیت ها  بر پایه ی کارمندان متوسط و قابل اعتماد و خوب همراه با تعداد کمی کارمندان برجسته بنا می شود. در تعدادی از شرکت ها مشکلات عدیده ای که درباره ی قدردانی از افراد است را مشاهده می شود و این مشکلات به نظر میرسد در دو جهت باشد: اول قدر دانی صرف از کارکنان برجسته دوم عدم قدردانی در حوزه هایی که اغلب مورد قدردانی قرار نمی گیرند در حالیکه همه به احترام از طرف کارفرما نیاز دارند اما هر کدام به نوع متفاوت.


94/5/21::: 12:30 ع